بی تو پیمودن شب ها شدنی نیست...
بی تو پیمودن شب ها شدنی نیست
بی تو پیمودن شب ها شدنی نیست
شب های پر از درد که فردا شدنی نیست
گفتم که برایت بفرستم دل خود را
افسوس که نامه دلم تا شدنی نیست
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
با اشک تمام کوچه را تر کردم
دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد
وابستگی ام را به تو باور کردم
قل گفت که دشوارتر از مردن چیست؟
عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است
مرا نمی خواهی دیگر می دانم
حتی اگر مرا ببینی هم نمی شناسی مرا دیگر می دانم
اینک همان نامه ای که برایم نوشتی را می خوانم
چه عاشقانه نوشته ای همیشه با تو می مانم...