دل خونم

آیا میدانید؟ ایا میدانید :
خاطرات تنهایی خاطرات تنهایی

یک شبی مجنون ...




یک شبی مجنون نمازش را شکست

 بی وضو در کوچه ی لیلا نشست

عشق ان شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستتش کرده بود

گفت یارب از چه خوارم کرده ای؟

بر صلیب عشق دارم کرده ای

زین عشق دل خونم تو دلخونم نکن

من که مجنونم تو مجنونم نکن

مرداین بازیچه دیگرنیستم

این تو و لیلای تو من نیستم

گفت: ای دیوانه لیلایت منم

در رگ و پنهان و پیدایت منم

سالها با جور لیلا ساختی

من در کنارت بودم و نشناختی


نویسنده : وحیــــــℒℴνℯــد | تاریخ : جمعه 09 آبان 1393 | بازدید ها : 347 بار